به گزارش عصر توریسم پژوهشگر صنایع دستی در یادداشتی نوشت: نبود آمار و اطلاعات موثق از صنایع دستی یكی از خلأهایی است كه می توان تعارض بارز آنرا در آمارهای اعلام شده از جانب مدیران وزارت میراث فرهنگی مشاهده كرد.

گروه فرهنگ؛ حجت اله مرادخانی، پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در یادداشتی که آنرا در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد، نوشت:
صنایع دستی و هنرهای سنتی بعنوان بخش مهمی از صنایع خلاق ایران، همچون عرصه هایی در کشور است که به علت نبود مراجع موثق برای آمار و اطلاعات، با چالش های مختلفی روبروست. رکود بازار فروش و صادرات، مشکلات پیچیده تولید و خلاءهای آموزش و ترویج همچون موارد کلان این حوزه است که استمرار فعالیت و توسعه در این هنر صنعت چند هزار ساله ایران را با بن بست مواجه کرده است. همنشینی این موارد با شرایطی که انتشار کرونا به کسب و کارهای مختلف تحمیل کرد، وضعیت را دشوار و پیچیده تر از پیش کرده است.
از سویی متولی رسمی این حوزه یعنی وزارت میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی نیز، به نظر می آید برنامه مشخصی برای ثبات بخشی به وضعیت حاکم ندارد و در مواردی با انتشار آمار و ارقام نجومی، خود منشأ بحران های جدید برای فعالان صنایع دستی شده است (که از آن جمله می توان به حذف معافیت مالیاتی فعالان صنایع دستی اشاره نمود.)
آنچه مسلم است هر سازمانی برای رسیدن به اهداف تعیین شده خود، به برنامه ریزی نیاز دارد. فرآیندی که از آن بعنوان مهم ترین و کلیدی ترین مؤلفه رشد سازمان ها یاد می شود. در این میان برای داشتن برنامه اثربخش و مؤثر، اطلاعات موثق و آمارهای دقیق نقش حیاتی دارند. این خلأ یکی مشکلات خیلی جدی در مدیریت صنایع دستی ایران به حساب می آید، که با اندکی تأمل در مورد آنها به خوبی می توان تعارضات بارزی در آمارهای اعلام شده از جانب مدیران ارشد این حوزه، مشاهده کرد. که در مواردی این تعارض ها شدت یافته و تبدیل به تشویش و نابسامانی شده است.
در ادامه این نوشتار با ذکر مثال هایی این نابسامانی را در آمار و ارقام معاونت صنایع دستی بیشتر بررسی می نماییم.
خانم پویا محمودیان معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی بامداد روز ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ در برنامه “انتهای الوند” شبکه ۲ سیما، آمار صادرات رسمی صنایع دستی را ۲۷۳ میلیون دلار اعلام نمود و اضافه کرد: این رقم با احتساب صادرات چمدانی صنایع دستی حدود ۵۰۰ میلیون دلار می شود. این در شرایطی است که تا کنون مشخص نشده آمار صادرات چمدانی به چه نحوی محاسبه و استخراج شده و این ارقام اعلام شده از کجا نشأت می گیرند. نزدیک به یک ماه قبل تر یعنی در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، خانم محمودیان در گفتگو با خبرگزاری وزارت میراث فرهنگی، آمار صادرات رسمی صنایع دستی را این دفعه ۲۳۷ میلیون دلار و مجموع آن با موارد چمدانی را ۴۲۷ میلیون دلار اعلام نمود. حال چگونه است که در مدت یک ماه، ارقام صادرات صنایع دستی چند ده میلیون دلار کم و زیاد می شوند. این در شرایطی است که علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی هم روایت خاص خودش را از صادرات رسمی و چمدانی صنایع دستی دارد.
وی در جلسه مورخ ۱۶ فروردین ۱۳۹۹ که با حضور معاون اول رئیس جمهور در محل سالن فجر این وزارتخانه برگزار شد، رقم صادرات صنایع دستی در سال ۱۳۹۸ را ۲۸۹ میلیون دلار اعلام نمود که بنابر تحلیل وی، این رقم با رقم حاصل از صادرات چمدانی حدوداً ۶۰۰ میلیون دلار می شود. حال با نگاهی به این سه رقم صادرات صنایع دستی و اختلاف فاحش میان آنها، جز نابسامانی در آمار و اطلاعات این وزارتخانه چه چیزی به ذهن متبادر نمی گردد. چگونه امکان دارد برای یک مبحث واحد، وزیر یک رقم اعلام نماید و معاونش دو عدد متفاوت دیگر؟ با وجود چنین شرایطی در این وزارتخانه چگونه می توان به دیگر ارقام، آمار و اطلاعات اعلام شده از جانب آنها اطمینان کرد؟ آیا چنین مشکلی در مورد دیگر آمارهای اعلام شده نظیر تعداد شاغلین، فروش داخلی، مخاطب شناسی و صدمه شناسی صنایع دستی وجود ندارد؟
این سوالات و پرسش های دیگری از این قبیل که عمدتاً با پاسخ مشخصی هم روبرو نمی شوند، در شرایط فعلی نه تنها توسعه صنایع دستی را با چالش جدی روبرو ساخته، بلکه انگیزه فعالیت و کار فعالان این حوزه را هم با رکودی محسوس همراه کرده است. در حالیکه به عقیده خیلی از تحلیل گران فرهنگ، مدیریت و اقتصاد برای هر برنامه ریزی، تصمیم سازی و تصمیم گیری، آمار و اطلاعات درست، پایه و اساس اصلی به حساب می آید و اگر اطلاعات موثق نباشند و خطا داشته باشند، برنامه ریزی ها به بیراهه رفته و اهداف مورد نظر هیچگاه محقق نخواهند شد.
به نظر می رسد نبود مدیریت دانش در حوزه مدیریت کلان صنایع دستی امروز تبدیل به پاشنه آشیل این حوزه تبدیل گشته و صدمه های خرد و کلانی به ساختار این هنر صنعت اصیل و کهن ایران وارد کرده است. در مدیریت دانش، اطلاعات و آمارهای مختلف هر حوزه به صورتی نظام مند و صحیح گردآوری می شوند تا به هنگام نیاز مورد استفاده مدیران، کارشناسان و پژوهشگران هر حوزه ای قرار گیرند تا آنها بتوانند در روند انجام کارهای خود با اثربخشی و بازدهی خیلی بیشتری فعالیت کنند. وجود مدیریت دانش در حوزه صنایع دستی کمک خواهد نمود تا هم آمار و ارقام ضد و نقیض جایی در تصمیم گیری ها نداشته باشند و هم بستر امنی برای به اشتراک درآمدن تجارب و دستاوردهای همه فعالان این حوزه به وجود آید تا به کمک آن مدیریت صنایع دستی کشور از افتادن در دورهای باطل و تسلسل مدیریتی در امان بماند، چیزی که به نظر می آید اخیراً تبدیل به یک روند صدمه زا در این عرصه شده است.
اما با وجود چنین لزوم حیاتی، اراده مشخصی برای انسجام بخشیدن به داده ها، آمار و اطلاعات صنایع دستی از جانب بخش دولتی وجود ندارد و این می تواند به مرور به یک چالش مهلک برای صنایع دستی متنوع و گسترده ایران تبدیل گردد. این در شرایطی است که خیلی از اقتصادهای در حال توسعه و پیشرفته دنیا، به صورتی متمرکز در تلاشند تا از تمام ظرفیت های واقعی خود برای رونق صنایع خلاق خود استفاده کنند. اما در سرزمینی که مهد فرهنگ و صنایع فرهنگی و خلاق است، این تلاش ها تنها در راه موفق جلوه دادن موقعیت های مدیریتی و به عبارت عامیانه میزهای مدیران است. نباید فراموش نماییم که همه ما در هر جایگاهی نسبت به این کشور باید صادقانه متعهد باشیم و میراث هایی که گذشتگان به سختی به دست ما رساندند را حفاظت و نگهداری کرده و آنها را به نسل های بعدی بسپاریم نه اینکه به سادگی زمینه فراموشی و اضمحلال آنها را فراهم آوریم.

منبع: