عصر توریسم: در بین صدها اثر موزه ای ایران که در نقاط مختلف جهان به نمایش درآمده اند، آثار در رابطه با خوراک و نوشیدنی همچون فنجان ها، جام ها و سینی ها جایگاه ویژه ای دارند. این آثار، که نه فقط نشان دهنده مهارت های فلزکاری و شیشه گری ایرانیان باستان هستند، بلکه روایتگر فرهنگ، هنر و مراسم های آن دوران اند. در این گزارش به معرفی 10 اثر برجسته ایرانی از موزه های جهانی پرداخته ایم که هر کدام داستانی منحصر به فرد از تاریخ و هنر ایران را به نمایش می گذارند.
به گزارش عصر توریسم به نقل از ایسنا، میان صدها شیء موزه ای ایرانی که در مجموعه ها و موزه های اقصی نقاط جهان به نمایش درآمده اند، تعداد زیادی اثر کارکردی در رابطه با حوزه خوراک وجود دارد؛ از انواع جام گرفته تا پیاله و قندان. این گزارش نیز به معرفی ۱۰ اثر از گنجینه بهادار ایران در موزه ها و مجموعه های دنیا پرداخته است. آثاری که در هر مقطعی از زمان، در بین خط ها و نقش ها، به دست هنرمندی توانا خلق شده اند.

فنجان نقره ای با نقش شکار در موزه کلیولند آمریکا

فنجانی نقره ای با نقش شکار، که قدمت آن حدودا به هزار تا ۱۱۰۰ سال قبل از میلاد بازمی گردد، در منطقه املش کشف شده و الان در موزه هنر کلیولند آمریکا (Cleveland Museum of Art) نگهداری می شود. این اثر تاریخی که ۱۴ سانتی متر طول و ۹.۳ سانتی متر عرض دارد، نمونه ای از هنر فلزکاری ایران باستان است. نقوش حکاکی شده بر سطح این فنجان، بازتاب دهنده اهمیت شکار در فرهنگ و مراسم های مردمان آن دوران است.
در این فنجان، خطوط ساده صحنه ای اعجاب انگیز از شکار، شیری عظیم الجثه را به تصویر کشیده اند. شیر غرش کرده و یکی از شکارچیان، نیزه اش را در دهان شیر فرو برده است تا شکارچی دیگر تیری بر پیشانی شیر بنشاند. در پشت سر تیرانداز، فردی سلاح ها را حمل می کند و تیری آماده در دست دارد. او بطور قطع نمی خواهد تیرانداز، زمان را از دست بدهد و حواسش بطورکامل به اوست. با کمی فاصله، خدمتکار دیگری کوزه و قلاده سگی در دست دارد. او و سگ هر دو منتظر هستند که سگ رها شود و با جهشی به سوی شیر، به داستان شکار خاتمه دهد.
هنرمند صنعتگری که این نقوش را روی نقره حک کرده، به جزییات توجه کامل داشته است. آناتومی بدن تیرانداز، طرح بافت یال شیر، لباس ها و تا حدودی با کوچک تر کشیدن خدمه دوم، پرسپکتیو را در این صحنه رعایت کرده است.

قدح پایه دار ساسانی در معبدی در ژاپن

یک قدح پایه دار از دوره ساسانی که ۲۵۲.۵ گرم وزن دارد، در گنجینه معبد شوسوئین (Shōsōin) در شهر نارا، ژاپن نگهداری می شود. این اثر تاریخی با ابعاد ۸.۶ در ۱۱.۲ سانتی متر، یکی از نمونه های نفیس هنر فلزکاری ساسانی به حساب می آید.
شیشه و شیشه گری ایران در دوره ساسانی به اوج زیبایی و شکوفایی خود رسید و این ساغر آبی رنگ زیبا که ترکیب رنگ، فرم و تزئینات خارجی اش در نوع خود بی نظیر است، به ایرانی بودن آن تاکید دارد. شیوه ساخت آن به روش دمیدن در قالب است که فرم اصلی شکل گرفته و سپس ۲۲ حلقه دایره ای در سه ردیف، بسیار منظم و جداگانه به دیواره خارجی اضافه شده و آنرا تزیین کرده اند.
این یک جام، یا بگفته گیرشمن، ساغری پایه دار است، اما از پایه اصلی آن فقط قطعه ای سیمین به صورت مدور با تزئینات شش غنچه گل لوتوس (نیلوفر آبی) باقیمانده است. پایه فعلی بعدها به آن اضافه شده که با تصاویری به روش حکاکی مویی تزیین شده است. در این نوع حکاکی، خطوط و طرح ها به ظرافت تار مو هستند.

سینی هشت ضلعی نقره ای در آلمان

سینی ای هشت ضلعی از جنس نقره که به دوره سامانیان متعلق می باشد، با شعاع ۳۸ سانتی متر و وزن ۱۶۳۰ گرم در گالری هنرهای اسلامی پرگامونِ برلین در آلمان نگهداری می شود. این اثر نمونه ای باارزش از هنر فلزکاری و طراحی هندسی در دوره سامانیان است.
سنمورو (Senmurv) از سئِنَه موروک (Sena Muruk) گرفته شده است. سئنه موروک در زبان پهلوی نام افسانه ای سیمرغ است که در اساطیر ایرانی روی درخت «همه تخمه» لانه دارد. در داستان ها آمده است که از این درخت، تخم تمام گیاهان خوب و مؤثر به وجود می آید. هنگامی که سیمرغ بر فراز آسمان پرواز می کند، تخم این درخت را که نماد همه نیکویی و یاری سرشتی است، روی زمین می ریزد.
سنمورو موجودی افسانه ای و از نقوش ویژه و مشخصه هنر ساسانیان است. سری به صورت سر سگ، بدنی به فرم پرنده با بال و پر طاووس دارد و نماد دانایی و حکمت است. اما بعد از اسلام و با کم رنگ شدن مراسم و مذهب زرتشتی دوران ساسانیان، خیلی از اساطیر و فرهنگ روایی و آیینی آنها نیز رو به فراموشی رفت تا اینکه در آثاری چون شاهنامه احیا شدند و برای برخی از آنها جایگزینی مطابق فرهنگ جدید ایرانی ایجاد شد؛ به این ترتیب، پرنده افسانه ای ساسانی با سیمرغ یکی شد.
سینی پایه دار هشت ضلعی نقره ای، در نگاه نخست، باتوجه به نقش سنمورو که در حاشیه، زمینه و مرکز این سینی نقره ای در فرم هایی متفاوت تکرار شده است، ذهن بیننده را به آثار بی نظیر دوره ساسانیان معطوف می کند. نقش این پرنده، اواخر این دوره روی گچ بری ها، ظروف و یرجه ها دیده می شود؛ اما فرم هندسی این اثر نشانی از هنر اسلامی دارد. زمانی که به تصویر کشیدن نقوش صورت انسان و حیوان ممنوع گردید، طرح های نو در قالب نقوش هندسی که نظم خاص آنها نماد نظم موجود در طبیعت و خلقت است، در هنر و معماری ایرانی ـ اسلامی ظهور یافت. نمونه های بی نظیر آنرا در دوره سامانیان که در سیاست، فرهنگ و هنر، بازگشتی آگاهانه به دوره های قبل از اسلام خصوصاً دوره ساسانیان داشتند، در شرق ایران و آسیای مرکزی می توان دید. این سینی، ورقه ای از نقره است که با ضربه های مداوم حکاک و قلم هنرمند زبردست و خلاق ایرانی به اثری ناب تبدیل گشته است؛ ترکیبی زیبا از شکلی هندسی و نقوش اساطیری که نشان از ذهن پویا و به روز دارد.

جام شیشه ای با نقوش طلا در نیویورک

یک جام شیشه ای با تزئینات طلا که به دوره سامانیان متعلق می باشد، در موزه شیشه و آبگینه کورنینگ نیویورک نگهداری می شود. این جام که ۷.۹ سانتی متر ارتفاع و ۹.۲ سانتی متر قطر دهانه دارد، نمونه ای کم نظیر از هنر شیشه گری ایرانی در دوران سامانی است.
جام شیشه ای با نقوش طلا از موزه کورنینگ (Corning Museum) از مجموعه برجسته آبگینه هایی است که اوایل دوره اسلامی تولید شده و هنرمند، سبک شیشه گری ساسانیان را ادامه داده است. این جام شیشه ای به شیوه دمیدن و لایه لایه تولید شده است. در سطح این جام، درخت نخل و گل نیلوفر با ورقه هایی از طلا کنار هم قرار داده شده و رگه هایی روی کاسبرگ های گل به وجود آمده است. لبه جام هم با ردیفی از ۲۹ دایره آراسته و با پرنده ای در کف آن تزیین شده است.
در شیوه لایه لایه، بعد از سرد شدن بدنه جام یا ظرف، نقش با ورقه یا رنگ طلا آغشته می شود و سپس با لایه ای دیگر از شیشه روی آنرا می پوشانند. تعداد ظروف و جام های شیشه ای به این سبک بسیار محدود هستند و در ایران، آنها را به دوره سامانیان و آل بویه نسبت می دهند.

ابریق طلای دوره آل بویه در موزه اسمیتسونیان آمریکا

ابریقی از جنس طلا که در دوره آل بویه تولید شده است، در موزه ملی هنرهای آسیایی، مؤسسه اسمیتسونیان در واشنگتن، آمریکا نگهداری می شود. این ظرف با ابعاد ۹.۲ در ۱۶ سانتی متر، یکی از آثار شاخص فلزکاری آن دوران به حساب می آید.
ابریق زرین، اثری به جامانده از دوره آل بویه است که از ورق یکدست طلا تولید شده و از آثار فلزی سده های اولین اسلام به شمار می آید. بر لبه و پایه آن، دو کتیبه به خط کوفی حک شده است که مضمون آنها مدح عزالدوله بختیار بن معزالدوله از سلاطین آل بویه است.
اگرچه بعد از ورود اسلام به ایران، ساخت ظروف و اشیاء تزئینی از فلزات گرانقیمت و باارزش منع شد، اشراف زادگان به این قاعده توجهی نکردند، بنابراین نمونه های نادر و نفیسی مانند این ابریق یافت می شود. نقش سه حیوان شامل اسفینکس (موجودی افسانه ای)، طاووس و بز کوهی بر گردن و تنه اصلی این ابریق در قاب های دایره ای زنجیروار با ساقه و برگ های اسلیمی به هم متصل شده اند.
این تزئینات شامل گل و برگ هایی است که به هم پیچیده اند و در زیر و کف ابریق دیده می شوند. ظاهراً دسته این ابریق که مزین به سر شیر است، بعدها به آن افزوده شده است. برخلاف آثار هم دوره اش که دارای تزییناتی محدود به چند خط و کتیبه مستند هستند، این ابریق تزئینات برجسته و قابل توجهی دارد. شاید همین زیبایی اعجاب انگیز مانع ذوب شدن این اثر گرانقیمت و نفیس برای تامین هزینه های جنگ ها و انباشتن خزانه ها شده است.

جام مینایی با تصویر بیژن و منیژه در واشنگتن

جام مینایی که بر سطح آن داستان عاشقانه بیژن و منیژه نقش بسته، در کاشان کشف شده است و الان در گالری فریر، واشنگتن نگهداری می شود. این اثر که به دوره سلجوقی متعلق می باشد، ۱۲ سانتی متر ارتفاع داشته و از نمونه های برجسته هنر مینایی ایرانی به حساب می آید.
عاشقانه بیژن و منیژه، این دفعه در دوازده صحنه و سه ردیف از راست به چپ، با نقوش رنگارنگ و درخشان بر جامی لعابی بازگو شده است. در ردیف اول، ابراز عشق بیژن به منیژه، در ردیف دوم، صحنه دستگیری بیژن به دست غلامان منیژه و در ردیف آخر، به چاه افتادن بیژن و آمدن رستم برای نجات او نقش بسته است.
هنرمند در تصویرسازی این سفال منقوش و لعاب دار، با خلاقیت و نوآوری تحسین برانگیزی، عاشقانه بیژن و منیژه را در سه ردیف با نقاشی های ساده و بدون هیچ آرایه ای از گل و گیاه همچون داستانی مصور و بدون کلام بیان کرده است و گویی کسی را که از این جام می نوشد، به از بر خواندن اشعار شاهنامه تشویق می کند.
این جام از نمونه های اولیه جام های مینایی است که نقاشی هایش روی لعاب فیروزه ای ترسیم شده و فقط چهار رنگ قرمز، سبز، آبی و مشکی در آن به کار رفته است. نقاشی ها در کمال سادگی کشیده شده اند و هیچ نوع ظرافت تزئیناتی روی لباس ها دیده نمی شود و تقریباً همه مشابه هم هستند. این جام با تمام سادگی اش یکی از آثار کم نظیر هنر ایران است.

ابریق سفالی به صورت خروس در موزه لوور ابوظبی

ابریقی سفالی به صورت خروس که در کاشان کشف شده و به دوره سلجوقی متعلق می باشد، در موزه لوور ابوظبی نگهداری می شود. این اثر با ارتفاع ۲۹ سانتی متر، نشان دهنده ادامه سنت های هنری قبل از اسلام در دوره های بعدی است.
خروس در مراسم زرتشتی نماد پیروزی خیر بر شر و نگهبان اهالی خانه از وجود اهریمن و دروغ است. خروس در مراسم مهر نیز «پیک خورشید» و همراه میترا تلقی می شود. باتوجه به این پیشینه اعتقادی، پس از اسلام نیز خروس بازهم مورد احترام بوده است و این را می توان از ادامه حضور نقش خروس در ادبیات، نگارگری و ظروف سفالی فهمید.
ابریق فیروزه ای مشبک، در دل خود کوزه ای دیگر دارد تا آب گوارا یا شربت شیرین داخلش از سر آنکه به صورت سر خروس است، سرازیر شود و تشنه ای را سیراب کند. این تنگ خوش رنگ و لعاب، با نقوش گل و برگ هایی به هم پیچیده، مشابه همان ابریق ها و آفتابه های فلزی مشبک، اما ظریف و شکننده است.
هنرمند، استادکاری ماهر بوده که این مشبک ها را همچون بافته توری لطیفی روی کوزه کشیده است. او ابتدا کوزه داخلی را شکل داده، لعاب تک رنگ فیروزه ای بر آن کشیده و در کوره قرار داده است. سپس قسمت مشبک خارجی آنرا ساخته و با قلم و رنگ مشکی، طرح هایی اسلیمی با گل و برگ بر آن کشیده و باردیگر در کوره، آتش و گرما به جانش داده است. داشتن چنین مشربه زیبا و دل فریبی، با چنین شیوه ساختی، فقط در توان ثروتمندان بود و ظروفی تجملی و کمیاب به حساب می آمدند.

کوزه ای با نقش نوازندگان و درباریان از دوره خوارزمشاهی
یک کوزه سفالی با نقوشی از نوازندگان و درباریان که احیانا به دوره خوارزمشاهی متعلق می باشد، در موزه هنرهای آسیایی سانفرانسیسکو، آمریکا نگهداری می شود. این کوزه که ۲۰.۳ سانتی متر عرض و ۳۳.۶ سانتی متر ارتفاع دارد.
هنرمند سفالگر، بیشترین بخش کوزه زرین فام را با نقش انبوه شاخ و برگ ها و پیکره نوازندگان و درباریان کنار هم، برای تصویر هشت چهره روی آن، با دقت و ظرافت انتخاب نموده است. این چهره ها در دایره ای به صورت قرص کامل ماه طراحی شده اند و جزییات آنها با دقت به خوبی پرداخت شده است.
صورت های گرد، با بدن های باریک و گیسوان مشکی بلند، زیبایی شناسی چهره های آن زمان را نشان می دهد، همان گونه که در نقاشی ها و کتاب های مصور نیز دیده می شود. تزیین کوزه با نقوش درهم تنیده شاخ و برگ های اسلیمی ظریف و قسمت پایین آن نیز با نقوشی شبیه به شاخه های بید طراحی شده است. در این قسمت، ظرافت و یکدستی کمتری دیده می شود، گویی سرعت نقاش در کشیدن آنها بیشتر بوده است.
این تنگ نیز نمونه ای کلاسیک از ظروف زرین فام کاشان است که در نقوش آن، تصاویر بزرگ و طرح های زمینه، شامل گل و گیاهان درهم پیچیده و انبوه، با هم ترکیب شده اند. این نوع سفال های تجملی در اواخر قرن ششم قمری و قبل از حمله مغول تولید می شدند.
همانند بیشتر آثار سرامیکی این دوره، این تنگ نیز با اشعار فارسی در سه قسمت گردن، شانه و پایه مزین شده است. در گوشه ای از آن نیز تاریخ ساختش ثبت شده که مصادف با ۹۹۹ تا ۱۰۰۰ هجری قمری (۵۸۱ خورشیدی) است.

بشقاب سرامیکی صفوی با نقش شیر و خورشید در هیوستون آمریکا
بشقابی سرامیکی با نقوش آبی و سفید که در اوایل دوره صفوی تولید شده، در مجموعه حسین افشار در موزه هنرهای زیبا، هیوستون آمریکا نگهداری می شود. در کنار تأثیر هنر چینی، مهم ترین خاصیت این بشقاب نقش شیر و خورشید است که در دوره صفوی به عنوان نمادی ایرانی رواج یافت.
با توسعه تجارت میان کشورهای خاور دور، خصوصاً چین با اروپا، که مسیر آن از ایران می گذشت، نمونه ای زیبا از سرامیک سفید با نقوش آبی وارد ایران شد که در اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفت. شاه عباس صفوی که همچون سیاست هایش گسترش تجارت ایران با اروپا بود و علاقه بسیاری به هنر داشت، علاوه بر جمع آوری مجموعه ای نفیس از این نوع سرامیک، با استخدام هنرمندان چینی در توسعه و آموزش این هنر در ایران نیز همت گماشت. قرن ها بعد، این نوع سرامیک با نقش و نگار ایرانی، نه فقط در اروپا، بلکه در تمام دنیا خودنمایی کرد و با نمادهایی از هویت ایرانی به معرض نمایش گذاشته شد.
از نمونه های شاخص این ظروف، می توان به بشقاب سرامیکی با نقش شیر و خورشید اشاره نمود که از آثار نفیس موزه هنرهای زیبای هیوستون آمریکا است. بااینکه در سبک نگاره های آن، خصوصاً گل ها و موج هایی که در حاشیه ظرف ترسیم شده اند، تأثیر هنر چینی دیده می شود، اما مهم ترین شاخصه ایرانی آن، نقش شیر و خورشید است. هر یک از این نمادها به تنهایی در فرهنگ ایرانی جایگاه ویژه ای داشتند، اما برای نخستین بار در دوره صفویان، خصوصاً در زمان شاه عباس، در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
در نقوش این ظرف، خورشید به صورت کلی نسبتاً بزرگ تر از شیر، در بین شاخه های تاک قرار گرفته است. نقوش گل ها و شکوفه ها نیز همان طرح های زیبای ایرانی است که سراسر ظرف را دربر گرفته است. این ظرف کم نظیر، تکنیک و هنر چینی را با نقش مایه های ایرانی و رنگ و لعاب لاجوردی در هم آمیخته و به یکی از آثار باارزش تبدیل گشته است.

قندان میناکاری قاجاری در موزه اشمولین آکسفورد
قندانی میناکاری شده که توسط هنرمندی به نام محمدباقر تولید شده، در موزه اشمولین، آکسفورد، انگلستان نگهداری می شود. این قندان که متعلق به دوره قاجار است، با نقوشی از صور فلکی و اشعاری به خط نستعلیق تزیین شده و از آثار باارزش میناکاری ایرانی به حساب می آید.
در دوره قاجار، میناکاری از هنرهای باارزش و گرانقیمت به شمار می رفت. شاه و اشراف زادگان درباری، با سفارش آثار تزئینی قیمتی و نفیس میناکاری، جلال و شکوه دربار و عمارات خودرا به رخ یکدیگر و حتی سفرا و دیپلمات های خارجی می کشاندند. این آثار شامل بشقاب های تزئینی، شمشیر، خنجر، آینه و انفیه دان بود.
گاهی این مجموعه ها، همانند این قندان و بشقاب، چنان باارزش و گرانقیمت بودند که افرادی همچون باسیل ویلیام رابینسون (Basil William Robinson)، مورخ و نویسنده بریتانیایی و مالک سابق این مجموعه، که مطالعات تخصصی در هنر ایران، خصوصاً نقاشی ایرانی، انجام داده است، آنرا به عنوان مالیات بر ارث به دولت بریتانیا بخشید. (مالیات بر ارث در بریتانیا ۴۰ درصد ارزش ارث محاسبه می شود.) دولت بریتانیا نیز این مجموعه را در سال ۱۳۸۸ (۲۰۰۹ میلادی) به موزه اشمولین منتقل کرد.
هنرمند سازنده این قندان طلای میناکاری، نقوش جالبی از صور فلکی و ستارگان را، همراه با ذکر نام هر یک، در شمایل زنانی با ابروان پیوسته، موهای افشان و جامه های مرصع، به تصویر کشیده است. در کنار این نقوش، بروج دوازده گانه و روی درپوش قندان نیز بروج دوازده گانه آسیای شرقی و چین، این نقش را کامل کرده اند.
تمامی این نقش ها بر زمینه ای آبی و دایره های مجزا کشیده شده اند که نماد آسمان است. در کنار نقاشی و میناکاری، هنرمند هنر خطاطی و شعر خودرا نیز با نوشتن اشعاری به خط نستعلیق، در ذکر نام صور فلکی، روی درپوش قندان و لبه داخلی آن، به معرض نمایش گذاشته است.
در کنار این قندان، یک قاشق و نعلبکی نیز قرار دارد که با تصاویری از خورشید و ۶ سیاره منظومه خورشیدی، در شمایل انسانی، تزیین شده است. در گوشه ای از نعلبکی، هنرمند نام خودرا با عبارت «غلام خانه زاد، باقر» آورده است.

منبع: شماره ۱۵ مجله گیل گمش با عنوان «خوارک جهانی، جهان خوراکی»

منبع: