به گزارش عصر توریسم ایران درودی، بانوی هنرمندی كه این روزها در قرنطینه خانگی به سر می برد، قلم مو به دست گرفته است و نقش عشق روی بوم های سفید می كشد. او كه انگار بیشتر از پیش به خالق این جهان هستی ایمان دارد، مهمترین آرزویش در سال جدید را برای خودش و مردم ایران، نزدیك تر شدن به خالق هستی عنوان می كند.
درودی، نقاش صاحب سبك، نویسنده و كارگردانی است كه بیشتر از ۶۰ سال است در عرصه هنر معاصر ایران فعالیت دارد. یكی از مهمترین آرزوها و اهداف این بانوی هنرمند تاسیس موزه آثارش بود كه سال قبل مراسم واگذاری زمین آن برگزار گردید و تا به امروز دیگر هیچ! او می گوید: متاسفانه تا آخرین روزهای سال قبل منتظر دریافت مجوز ساختمان موزه ام بودم كه سرانجام مجوز بعد از پنج سال انتظار داده نشد و كرونا شدت گرفت. در این مرحله تصمیم گرفتم مجوز شهرداری را رها كنم و به جایش مجوز عرش را بگیرم و به حرفه ام بپردازم.
این هنرمند در گفت وگویی با ایسنا از این روزهای خود و جهانی كه این روزها با ویروس كرونا دست و پنجه نرم می كند، سخن گفته و یادآور شده است كه یكی از درس های این ویروس كه تمامی انسان های كره زمین را درگیر كرده است، بی ارزش بودن مادیات است كه در مبارزه با كرونا هیچگونه كارایی ندارد و به عبارت دیگر ثروت هیچ نوع مصونیتی از این بیماری را برای شخص ثروتمند ایجاد نمی نماید.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است:

مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
در این روزها كه ویروس كوچك كرونا كل جهان را تحت تأثیر قرار داده و بسیاری را خانه نشین یا عزادار كرده است، شما روزهای خویش را چگونه سپری می كنید؟
یكی از مهمترین مسائل زندگی و حرفه ی من لزوم تنها ماندن من است با عطف به این نكته كه بارها گفته ام آموخته ام با تنهایی ام برای خود كافی باشم؛ چونكه فقط در تنهاییست كه می توانم نقاشی كنم یا بنویسم. من در لحظه زندگی می كنم و بدین گونه در تنهایی از لحظات زندگی سرشار می شوم و به خلسه می رسم. باآنكه این دفعه در تنهایی سخت دل نگران یكایك هموطنانم هستم مانند پرستاران و پزشكان كه جان بر كف به كمك بیماران كرونایی شتافته اند یا كسانی كه در گرانی سرسام آور مجبورند برای به دست آوردن لقمه نانی از منزل بیرون بروند و دردناك تر اینكه كاری هم وجود ندارد. همینطور دل نگران یكایك هموطنانی هستم كه شغلشان مانند بیمارستان ها و بانك ها ایجاب می كند سر كارشان حضور پیدا كنند.
و اما این ویروس كوچك درس بزرگی به ما داد تا بدانیم ما انسان های این كره زمین چه در كوتاه ترین فاصله یا در دورترین، به هم پیوسته ایم. همچنان كه سعدی شاعر بزرگ ایران زمین، قرن ها پیش می گوید: بنی آدم اعضای یكدیگرند كه درآفرینش ز یك گوهرند / چو عضوی به درد آورد روزگار، دیگر عضوها را نماند قرار. بی سبب نیست كه این شعر در مقابل درب ورودی مقر سازمان ملل نیویورك نصب شده است.
درس دیگر این ویروس كه تمامی انسان های كره زمین را درگیر كرده است، بی ارزش بودن مادیات است كه در مبارزه با كرونا هیچگونه كارایی ندارد و به عبارت دیگر ثروت هیچ نوع مصونیتی از این بیماری را برای شخص ثروتمند ایجاد نمی نماید. حال اینكه فقط دغدغه بزرگ انسان های زمانه ی ما به دست آوردن هر چه بیشتر پول به هر قیمتی است! باوجود ادامه تحریم در این دوره نابه سامان، ملت شریف و متحمل ایران نشان داد كه مانند كشورهای پیشرفته و به اصطلاح متمدن، دست به غارت فروشگاه ها و داروخانه ها نمی زند، بلكه با بلندنظری و صبوری، جان بر كف به كمك هم وطنانش می شتابد.
همان طور كه آمار نشان داده است بالاترین تعداد كشته شدگان از این بیماری همانا پرستاران و پزشكان و كارمندان بانك هستند. ترامپ ناجوانمردانه در این شرایط ناگوار برخلاف حقوق بشر به تحریم ایران، ادامه داد و مردمشان دست به غارت فروشگاه ها و داروخانه ها زدند و برای خرید اسلحه به اسلحه فروشی ها هجوم بردند؛ چرا اسلحه؟ نمی دانم! این تفاوت رفتار انسان ها در مقابل یك فاجعه، نشان دهنده نوع فرهنگ انسان و نوع نگاه او به ارزش زندگی است.
اما من از شروع كرونا خودم را قرنطینه كردم تا ناقل كرونا نباشم. متاسفانه تا آخرین روزهای سال قبل منتظر دریافت مجوز ساختمان موزه ام بودم كه سرانجام مجوز بعد از پنج سال انتظار داده نشد و كرونا شدت گرفت. در این مرحله تصمیم گرفتم مجوز شهرداری را رها كنم و به جایش مجوز عرش را بگیرم و به حرفه ام بپردازم. بارها از خودم پرسیده ام آیا دادگاهی وجود دارد كه من به آن شكایت برم و بپرسم به چه گناهی پنج سال از عمر كسی را كه هست و نیست خویش را محضری به ملت ایران بخشیده است، تلف كرده اند؟ در واقع كرونا سبب شد به خودم بیایم و این روزها را اگر عمری برایم باقی مانده با آرامش به معنای واقعی با خودم زندگی كنم. پس تصمیم گرفتم به جای مجوز ساخت موزه، مجوز ورود به عرش را بگیرم و مانند سابق با نقاشی كردن در بهشتم زندگی كنم.
من باور دارم خداوند مرا دوست می دارد كه مرا خلاق آفریده است تا خلسه را تجربه كنم. من نه از مرگ می ترسم نه از كرونا. فقط یك آرزو دارم: خداوند ایمان مرا به خودش بیشتر كند و تا آخرین لحظه ی حیات هوشمندی و شعور مرا به من روا دارد و سپاسمندی و شكرگزاری مرا از هر آنچه به من داده یا نداده بپذیرد.

مهمترین آرزوی شما در سال جدید برای مردم ایران و خودتان چیست؟
برای ملت ایران چه آرزویی دارم؟ در طول عمرم به ملت ایران ثابت كرده ام كه این ملت صبور و متحمل و بزرگ مردان تاریخ ایران و تاریخ پرشكوهش را عاشقانه دوست می دارم. من در هیچ لحظه ای از زندگی مأیوس نشده ام؛ چونكه می دانم ملت ایران مرا دوست می دارد. در این دوره كرونا چه بسیارند انسان های ناشناس بدون اسم، پشت در منزلم كه تجهیزات بهداشتی از الكل گرفته تا یك جفت دستكش یا ماسك گذاشته اند. از همه جالب تر یكی از دوستان برایم بوم نقاشی سفارش داد و دیگری مایحتاج روزانه مرا برای حداقل دو ماه در كوچكترین جزئیات تأمین كرد.
من به ایران بازگشته ام تا در خاك ایران بمیرم و مطمئنم كه موزه ام در قلب هموطنانم كه ایران را دوست می دارند و سختی های آنرا با شكیبایی تحمل می كنند ساخته خواهد شد. برای من مهمترین ارزش زندگی در ایثار عشق است. پس بیشتر از همیشه به ایران عزیزمان عشق بورزیم تا قادر شویم در مقابل صدمات ناگوار سال قبل ناشی از طبیعت چون سیل و زلزله و حادثه دردناك سقوط هواپیمای مسافربری، تاب بیاوریم.

شما همواره از لطف خدا وند سخن گفته اید؛ در این روزهای چه احساسی دارید؟ آیا برای مردمی كه در این روزها احساس ناامیدی میكنند پیامی دارید؟
با صراحت بگویم من نومیدی را نمی شناسم. همیشه در تاریكی مطلق نقطه ای از روشنایی را دیده یا خواسته ام ببینم؛ یا به نقل از شاعربزرگ ما احمد شاملو در انتهای اندوه، دریچه روشن گشاده است؛ اما ملت ما همانطور كه تاریخ گواه است، هیچگاه نومید نبوده و نیست. می بینیم نوروزش را باآنكه ناشیانه و ناآگاه از خطر واقعی شیوع ویروس كرونا، برگزار و فراموش می كند كه او هم امكان دارد گرفتار این ویروس شود یا ناقل آن به هم وطنانش باشد. شاید این بی تفاوتی به خاطر ویروس ناشی از ناباوری او به اخبار باشد.
قدر مسلم است كه انسان نومید برای ایام تعطیلات عید روحیه سفر كردن ندارد. به هر حال پیام من برای ملت ایران این است كه هر یك از ما نه فقط مسئول جان خودمان هستیم، بلكه اگر ناقل باشیم امكان دارد ندانسته مسبب مرگ یك نفر تا صدها نفر بشویم. امروز همه باید بدانند كه این بیماری در آغاز فقط با بیماری یك نفر شروع شده است؛ پس وظیفه انسانی ماست كه بهداشت خود و دیگران را با تمام جزئیات رعایت نماییم تا از شیوع هر چه بیشتر آن جلوگیری نماییم.
آرزویم برای ملت ایران همانی است كه برای خودم دارم؛ یعنی نزدیك تر شدن به خالق هستی و لذت بردن و شكرگزاری از موهبت زندگی. بالاترین قدرت انسان در نوع ایمان و نگاهی است كه او به جهان هستی دارد. در دوره ای كه ما با فشردن یك دكمه با دورترین نقطه این جهان می توانیم ارتباط برقرار نماییم، ویروس كرونا ما را مجبور می كند به مفهوم زندگی بیندیشیم و بدانیم این ویروسی كه حتی به چشم دیده نمی گردد می تواند زندگی را از بشر سلب كند؛ اما قادر نیست در نظم گردش سیارات كوچكترین خللی وارد كرده و سیارات را از حركت باز دارد. به آفریننده این جهان هستی با میلیون ها سیاره و ستاره و كهكشان و نظمشان ایمان بیاوریم تا بتوانیم با ایمان محكم و سپاسمندی از هر ثانیه زندگی و موهبت زنده بودن در حد توانمان به آگاهی برسیم. با سپاس از آفرینده ام كه مرا با درك شعورم عاشق كرد، عاشق درك ارزش هستی.

دسته‌ها: توریسم