به گزارش عصر توریسم، یک کارشناس مرمت، قسمتی از لطمه وارد شده به بدنه میراث فرهنگی را ناشی از تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی دانست و اظهار داشت: این مرکز پیش از تعطیلی هم لطمه هایی داشت؛ لغو یک طرفه تعهدِ به کارگیری دانشجویان در سازمان میراث فرهنگی و پیداش مراکز آموزشی رقیب، تعداد فارغ التحصیلان بیکار را افزایش داد.
علی زمانی فرد، فارغ التحصیل رشته مرمت از مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی در ادامه گفت وگوهای لطمه شناسی ایسنا درباره ی تعطیلی این مرکز آموزشی و ضرورت راه اندازی آن مطابق با مصوبه شورای عالی اداری، نخست به دلایلی که دست مایه تشکیل چنین مرکز آموزشی شد، پرداخت و اظهار داشت: نیازهای حوزه فرهنگ و میراث فرهنگی سبب شد که مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی دایر شود تا متخصصانی در این عرصه ها آموزش ببینند. همزمان با شکل گیری سازمان میراث فرهنگی، سه ماموریت شامل حفاظت، آموزش و معرفی نیز تعریف شد که برای اجرای آن به کارشناسان و متخصصان نیاز بود و قسمتی از اهداف سازمان میراث فرهنگی توسط این افراد محقق می شد.
او افزود: از طرفی، موضوع معرفی و صیانت از آثار اساسا متکی به دانش آکادمیک نبود و تربیت این نیروها باید تحت تأثیر تجارب نسل اول آموزش دیده در زمینه میراث فرهنگی اتفاق می افتاد. نسل اول کسانی بودند که سازمان میراث فرهنگی به عنوان کارشناس خبره و متخصص در اختیار داشت و باید تخصص و تجربه خودرا به متخصصان جدید حوزه میراث فرهنگی منتقل می کرد.
زمانی فرد همین طور اظهار داشت: برای شکل گیری نسل دوم لازم بود پیوند درخلال بدنه کارشناسی و اجرائی سازمان میراث فرهنگی با دانشجویان جدید برقرار شود و مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی این نقش را ایفا می کرد. این اقدام تجربه ای بود که قبلا توسط یونسکو و نهادهای دیگر در سایر کشورها صورت گرفت و امروز هم مدرسه میراث فرهنگی را در بیشتر کشورها به همین شکل می بینید. از آن جایی که موضوع میراث فرهنگی یک موضوع میان رشته ای و گاها چندرشته ای است در حقیقت این تجربه و دستاوردهای اولیه می توانست به آنها کمک نماید، اما تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی به صورتی انفصال بین بدنه متخصص و مجرب با نسل جدید کارشناسان میراث فرهنگی را رغم زد و موجب شد که علوم نظری به افراد منتقل شود، بدون اینکه تجربه ای اتفاق بیفتد.
دانشیار مرمت و احیا بناها و بافت های تاریخی دانشگاه هنر با اشاره به اینکه در زمینه میراث فرهنگی که حاکمیتی و سرمایه ای است، مانند حوزه پزشکی نباید خطایی رخ دهد، اظهار داشت: فقدان تجربه و دانشجو عملا این زمینه را فراهم می آورد که سرمایه های فرهنگی کشور بیشتر در معرض خطا و لطمه قرار گیرند، بدین سبب ارتباط این بدنه کارشناسی تخصصی با بدنه دانشجوی جدید الزامی بود و تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی یک لطمه جدی در این زمینه بود.
او افزود: قسمتی از آسیب، تعطیلی این مرکز بود و قسمتی از آن هم تغییر نگاه به حوزه میراث فرهنگی؛ یعنی از دید حاکمیتی، علمی و فرهنگی به سمت بهره برداری و انتفاع از میراث فرهنگی جهت گیری کرد. این جهت گیری برخاسته از دید مدیرانی است که از بدنه کارشناسی نبوده و متولی این حوزه شدند، مدیرانی که عملا مدیران اقتصادی بودند که به سمت گردشگری جهت گیری کردند.
زمانی فرد با تأکید بر اینکه فقط نباید به بررسی تعطیلی مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی بپردازیم، اضافه کرد: سازمان میراث فرهنگی متعهد شده بود افراد تحصیل کرده در این مرکز را به نحو شایسته به کار گیرد و پیش از تعطیلی مرکز، نخستین اتفاقی که افتاد این بود که این تعهد را یک طرفه لغو نمود. همزمان با لغو این تعهد و توقفِ به کارگیری دانشجو و متخصصان، مراکز رقیب پیدا شدند، اما مراکز رقیب دیگر خاصیت مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی را نداشتند و همین موجب شد مشکلاتی همچون تعدد فارغ التحصیلان بیکار را داشته باشیم. در چنین شرایطی توان کارشناسی و توان آموزشی علوم در رابطه با میراث فرهنگی در دانشگاه ها رو به افول رفت.
او اظهار داشت: مرکز آموزشی میراث فرهنگی تا میانه دهه ۸۰ بالاترین سطح علمی آموزشی را در سطح کشور داشت و فارغ التحصیلان خوبی به جامعه تحویل داد که بسیاری از آنها پست های مدیریتی، آموزشی و تخصصی در بدنه میراث فرهنگی اختیار کردند، اما از آن به بعد به مرور سازمان میراث فرهنگی خودش را بی نیاز از این نیروها دانست و از این دهه به بعد افراد غیرمرتبط وارد سازمان میراث فرهنگی شدند که از توان لازم کارشناسی برخوردار نبودند. هم اکنون هم نسل اول آموزش دیده رو به بازنشستگی هستند و نسل های بعدی تعدادشان کم و آینده میراث فرهنگی در معرض مخاطرات و لطمه های ناشی از کمبود نیروها کارشناس و متخصص است.
زمانی فرد در ادامه اظهار داشت: این مرکز آموزشی در آخر دهه ۷۰ و ابتدای دهه ۸۰ تمام پایگاه های میراث فرهنگی را پوشش می داد و این پایگاه ها تحت مدیریت و کارشناسی فارغ التحصیلان این مرکز بودند و همین پایگاه ها قسمتی از امور پژوهشی میراث فرهنگی را پیش می بردند و زمینه رشدِ علم حوزه میراث فرهنگی را فراهم می کردند، اما با تعطیلی این مرکز، این پایگاه پژوهشی در نازلترین سطح خود قرار گرفتند.

مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی احیا شود اما…
این کارشناس مرمت معتقد می باشد که مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی می تواند احیا شود، اما باید با تاکید بر تجارب گذشته و نه چیزی شبیه دانشگاه ها و مراکز موجود در کشور باشد.
زمانی فرد در این زمینه توضیح داد: این مرکز اگر مقرر است احیا شود باید در چند سطح برنامه ریزی مجدد شود؛ اولا با علوم در رابطه با میراث فرهنگی پیشرو باشد، یعنی برمبنای نیازِ روزِ کارشناسی این حوزه رشته هایی را تعریف یا بازتعریف کند. دوم به بدنه تخصصی و کارشناسی متصل باشد، سوم اینکه چارچوب های مورد نظر برای گزینش علمی دانشجو و تعهدات لازم نسبت به آنها داشته باشد.
او بیان کرد: روزی که ما وارد این مرکز شدیم متخصصان و افرادی توانایی ها و انگیزه هایمان را ارزیابی کردند و در پروسه کار ما خودرا از میراث فرهنگی جدا نمی دانستیم. عضو جدید بمحض ورود به مرکز آموزش عالی باید بداند که از خانواده میراث فرهنگی است. این افراد باید سال ها در اختیار میراث فرهنگی باشند و اگر رویکرد و چنین نگاهی داشته باشند احیای این مرکز می تواند موفق باشد.
فارغ التحصیل مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی با تأکید بر اینکه این مرکز باید دارای چشم اندازی در امتداد مباحث توسعه ای میراث فرهنگی باشد، اظهار داشت: در حال حاضر در زمینه گردشگری شاید صاحب چشم انداز باشیم، اما در زمینه فرهنگی و علوم در رابطه با آن چشم انداز روشنی در برنامه ریزی های کلان کشوری وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد سازمان میراث فرهنگی در این زمینه ناتوان بوده است.

منبع: