به گزارش عصر توریسم، شکی نیست که «لوور» خانه یکی از خیره کننده ترین مجموعه های هنری جهان است. علاوه بر «مونالیزا» و مجموعه «میکل آنژ»، این موزه محل نگهداری آثار تاریخی پرارزش دیگری همچون «ابوالهول عظیم»، «ونوس میلو» و «پیروزی بال دار ساموتراس» است.
به گزارش عصر توریسم به نقل از ایسنا، با این که شاهکار مرمرین «پیروزی بال دار ساموتراس» در زمره مشهورترین مجسمه های تاریخی قرار می گیرد، اما امکان دارد خیلی از مردم از تاریخچه آن، همچون ریشه باستانی این مجسمه، کشف آن در قرن نوزدهم میلادی و تأثیرگذاری این اثر مرمرین بر هنر مدرن و معاصر آگاه نباشند.
منشأ اصلی «پیروزی بال دار ساموتراس» مشخص نمی باشد. با این وجود باستان شناسان و مورخان هنری به صورت دقیق این مجسمه را مورد بررسی قرار داده اند تا قدمت آن، دلیل ساخت و معنای آنرا شناسایی کنند.
بر مبنای اطلاعاتی که توسط موزه «لوور» انتشار یافته است، این مجسمه احیانا در اوایل قرن دوم قبل از میلاد توسط مردم «ردس»، جزیره ای واقع در یونان خلق شده باشد. بر این اساس، این مجسمه در قلب «عصر هلنیستی» (۳۲۳ قبل از میلاد تا ۳۱ میلادی) ساخته شده است. این جنبش هنری باستانی به خاطر مجسمه های خیره کننده با سوژه های اساطیریِ درحال حرکت، معروف است. این رویکرد هنری در «پیروزی بال دار» هم تجلی یافته است.

این مجسمه حدودا ۵.۵ متری، «نایکی» الهه پیروزی یونان باستان را به تصویر می کشد. «پیروزی بال دار ساموتراس» به صورتی ساخته شده است که لباس خیس و وزش باد قابل مشاهده باشد و این شخصیت بال دار پیروزمندانه به سمت جلو یک کشتی قدم می گذارد. بر این اساس، مورخان به این نتیجه رسیده اند که این کشتی برای بزرگداشت یک نبرد دریاییِ موفق ساخته شده است.

این مجسمه یکی از چندین شیء مرمرینی است که در «مجموعه معبد ساموتراس»، معبد باستانی واقع در «ساموثراکی» قرار داشت. این عبادتگاه ساحلی برای فرقه مخفی «مادر اعظم» ساخته شده بود.
با عنایت به افزایش نبردهای دریایی در آن مقطع از تاریخ و نزدیکی این عبادتگاه به مسیرهای دریایی پرکاربرد دریای اژه، در این عبادتگاه چندین سازه تاریخی با الهام از دریا ساخته شده بود که همچون آنها به ستون های خاص، کشتی های مهم و البته «پیروزی بال دار» میتوان اشاره نمود که در یک فرورفتگی سنگی مشرف به عبادتگاه قرار داده شده بودند.

«چارلز شامپوزیو»، دیپلمات فرانسوی و دیرینه شناس آماتور، «پیروزی بالدار» را در آوریل سال ۱۸۶۳ میلادی کشف کرد. او ۲۳ تکه سنگ، که در کنار همدیگر یک کشتی را تشکیل می دادند، جمع آوری کرد و مجسمه را درست همانطور که پیدا کرده بود، یعنی به صورت سه تکه‌ی مجزا به پاریس فرستاد.
پایه، تنه، پاها و بال چپ در نهایت از «لوور» سر درآوردند و در سالن آثار تاریخی کلاسیک سرهم شدند. این موزه همینطور یک بال گچی به مجسمه اضافه کرد، اما سر و بازوی این مجسمه را بازسازی نکرد.

با این وجود، حدود ۹۰ سال بعد از کشف این مجسمه توسط «شامپوزیو»، دیرینه شناس اتریشی، بخش های گمشده‌ی این مجسمه همچون دست راست این الهه کشف شد. متاسفانه هیچ راهی برای اتصال دست راست به مجسمه وجود نداشت و بنابراین این مجسمه همچنان بدون دست باقی مانده است.
کشف دست راست پیروزی بال دار بسیار مهم بود؛ چون که انگشتان این دست بسته نشده است و نظریه اولیه در خصوص این که این مجسمه یک شیء را نگه داشته بود، رد شد.
«لوور» در توضیحاتی در رابطه با این مجسمه نوشته است: «این نظریه مطرح شده بود که «پیروزی بال دار» یک شیپور، تاج گل یا سربند را با دست راستش نگه داشته است. با این وجود دستی که در سال ۱۹۵۰ میلادی در «ساموثراکی» کشف شد، به نحوی ساخته شده که کف دست مشخص است و دو انگشت باز شده اند، که نشان داده است او چیزی را نگه نداشته و فقط دستش را به نشانه درود بالا گرفته بود.»

امروزه این دست در نزدیکی محل نصب «پیروزی بال دار» در «لوور» به معرض نمایش گذاشته شده است.

واقع گرایی هلنیستی
«پیروزی بالدار» همچون سایر مجسمه های «هلنیستی»، به علت آناتومی طبیعی و در نتیجه به تصویر کشیدن واقع گرایانه حرکت اعضا و اجزای بدن تحسین برانگیز است.
این هنرمند برای نشان دادن بدنِ درحال حرکت، «نایکی» را در وضعیت نامتقارن قرار داد. این ژست که بعنوان «متقابل» (contrapposto) شناخته می شود، به معنای حرکت با استفاده از توزیع وزن واقعی و یک بدن S شکل است. از مجسمه های معروف دیگری که این رویکرد کلاسیک را برای به تصویر کشیدن بدن انسان اتخاذ کردند به «مرد متحرک» اثر «رودن» و «داوود» اثر «میکل آنژ» میتوان اشاره نمود.
عنصر دیگری که به نشان دادن حرکت کمک می نماید، پارچه ای است که روی سراسر بدن مجسمه قرار گرفته است. همانطور که «نایکی» درحال حرکت است، لباس دور او می پیچد.
«پیروزی بال دار ساموتراس» یکی از مشهورترین مجسمه های روی زمین شناخته می شود و از زمان اولین نمایش این مجسمه در موزه «لوور» در قرن نوزدهم، این اثر هنری الهام بخش هنرمندان بی شماری بوده است.

منبع: